جوگیریات

بابک اسحاقی

جوگیریات

بابک اسحاقی

اسباب کشی

تو را به خدا ببخشید اگر این چند وقت سر دماغ نبودیم

تو را به خدا ببخشید که داشتیم ادای خودمان را در می آوردیم اما نمی شد مثل خودمان باشیم

تو را به خدا ببخشید که شاید دیگر هیچ وقت مثل قبل نشویم

تو را به خدا ببخشید


یک چیزهایی دست خود آدم نیست

وقتی درِ خانه ای را که تمام دلخوشیت است یک شب مهر و موم می کنند

و نمی توانی واردش بشوی

وقتی ده تا ایمیل می زنی و یکیش را جواب نمی دهند محض رضای خدا

وقتی تمام دلخوشی هایت

عکس دوستانت

خاطره بازی هایت

نم اشک ها و مزه خنده هایت

کامنت های عزیز تر از جانت

کامنت کسانی که دیگر نیستند

پستهایی که دیگر خودت هم نمی توانی دوباره بنویسی و حس و حالشان را تجربه کنی

و دویست و هشتاد هزار کلیک مبارکی که نواخته شده

یک شبه می رود و می نشیند پشت یک صفحه آبی رنگ پر از لینکهای مزخرف

دل و دماغ نمی ماند برایت

چون نمی دانی چه خبطی کرده ای که اسباب و اثاثیه ات را ریخته اند توی کوچه

چون نمی دانی که شب که می خوابی ،صبح دوباره خانه ات برقرار است یا نه ؟

این می شود که حس و حالت جا نمی آید

حال و حوصله نداری ...


اما وقتی توی خانه ای مستاجر باشی که صاحبخانه اش لوطی باشد و مرد

هوای مستاجرهایش را داشته باشد

و اگر بچه پرروهای فضول خیابان که لات بازی در می آورند شیشه های خانه ات را شکستند

و اسباب و وسیله خانه ات را تاراج کردند

صاحبخانه بیاید دست بکشد روی سرت و یک کلید دیگر بدهد دستت

و یک خانه به اسمت کند عینهو  همان خانه قبلی

آدم دلش قرص می شود

آدم حالش جا می آید و کیفش کوک می شود .


ببخشید اگر انقدر رفت و آمد می کنیم

ببخشید اگر هی مجبورید آدرس خانه مان را عوض کنید

اما جوگیریات قدیم خاطره هایی داشت که نمی شد از آن چشم پوشید .

اسبابمان را دوباره می کشیم

به این امید که بابک اسحاقی با معرفت تر از کیامهر باستانی باشد

و خاطره هایی قشنگ تر برایتان بسازد .


این خانه هم برای خودش همینجا هست محض تنوع

صاحبخانه لوطی ما که اجاره نمی گیرد 

هیچ خری هم از خانه خالی بدش نمی آید


البته ما که نفهمیدیم جوگیریات چرا فیلی شد

اما اگر اتفاق مجددی افتاد

اینجا هست تا آواره نباشیم و مزاحم کسی نشویم ...


نشانی جدید جوگیریات  :




 خداحافظ ...




+ از محسن باقرلوی عزیز یک دنیا ممنونم و این بازیابی خاطره ها را مدیون او هستم .





جشنواره فیلم های یک دقیقه ای موبایل

نظرات 23 + ارسال نظر
هاله بانو شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 21:09 http://halehsadeghi.blogsky.com/

برم بخونم بر میگردم

جزیره شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 21:20

میخانیییییییییییییییییییییییییم

مامانگار شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 21:24

...مبااااااااااارکه مجددا......

تیراژه شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 21:24 http://tirajehnote.blogfa.com

خداحافظ بابک
خداحافظ کسی که میزبان کیامهرمان شدی تا مسافر در بندمان اسباب اثاثیه اش را ببرد در خانه ی جدید..
دلم برایت تنگ میشود جناب اسحاقی

.
.


خداحافظ.

عاطی شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 21:38 http://pransesbanoo.blogfa.com



پس از این قرار است!ک قرار است انجا بنویسید!

آذرنوش شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 21:45 http://azar-noosh.blogfa.com

دمت گرم که مارو هی از این وبلاگ به اون وبلاگ میکشونی!تا حال انقد از اسباب کشی ذوق نکرده بودم!

منم همینطور

نیما شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 22:06

ببین من فقط یه سوال دارم ! الان میشه من به ممد بگم گلپری جون ؟

دل آرام شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 22:26 http://delaramam.blogsky.com/

یعنی الان رفتی اونور ؟ اینجا نیستی ؟ بذار برم ببینم اونور چه خبره !
حالا هی ما رو بکشون اینور اونور
فعلا خداحافظ

داود(خورشیدنامه) شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 23:01 http://poooramini.persianblog.ir

زندگی چیزی جز خاطره نیست
این تنها دلیل برای نوشتن این کامنت اینجاست

سیندرلا شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 23:24

خب بریم اونور.

نسیمه شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 23:34 http://nasimehsamani.blogfa.com

جریان چیه مگه اینجام فیلتر شد؟

مریم یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:52 http://mazhomoozh.blogfa.com

به سلامت.

bahar یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 13:46 http://mangeneshodegan.ir/

یه لحظه هنگ کردم پست پایینیو دیدم!!
:)

سمیرا یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 13:47 http://nahavand.persianblog.ir

چرا خب؟

سارا دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:02 http://www.takelarzan.blogsky.com

یعنی خوشمان میاید که هییییییییییی مارا از این خانه به ان خانه میکشانی حاللللللللل میکنیم
ولی باور کن قلبمان با باطری کار میکند ذوق مرگمان میکنی اخر

زهره سادات پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 13:45 http://pardisemouod.blogfa.com

همه ی اینایی که نوشتن رو بی خیال
بگو ببینم
جیناب سروان

صوبانا خوردی؟

کیارش پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 13:18 http://miraas.blogsky.com

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت

به قول خودت صابخونش اگه لوطی و بود و مرد ...

که نیست
که نیستن !!!

یه چیزاییش مهمه
مث همونا که نوشتی
و یه چیزاییش هم مهم نیست
مث یه تیکه طلا که اینور ویترین یا اونور ویترین یا توی خیابون و خونه و کوچه و ... قیمتش همونه که بوده !!!
چیزی ازش کم نشده

_______________

اگه دلت خواست یه سری به خونه منم بزن
خوشحال میشم

تیراژه پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:24 http://tirajehnote.blogfa.com/

سلام بابک
فکر نکن تنهایی ها
درسته این خونه سوت و کوره
ولی ما حواسمون بهت هست
یادمه که اون روزا تو اینجا بودی برای اینکه تنها نباشیم
که بابک اسحاقی بتونه پیشمون باشه
این خونه به خاطر اون روزا همیشه برامون عزیزه
خیالت راحت باشه که قدرت رو میدونیم
مواظب خودت باش
ما هم مواظب خودمون هستیم
خدانگهدار

یه دنیا ممنون

تیراژه جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:12 http://tirajehnote.blogfa.com

چه جالب!!
خواهش میکنم بابک عزیز

من سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 19:17 http://binahayatenazdik.blogfa.com

اونجا می خونیمتون پس..:)

تیراژه پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:08 http://tirajehnote.blogfa.com

آهنگ این وبلاگت هنوز مثل روزهای اوله
همونطور منقلب کننده و خاص
فکر کنم تا همیشه هم برای همه همین باشه
این آهنگ و بازی سفره های آسمانی و وبلاگ جوگیریات و تمام حس و حال های عجیبش

سلام ..

فرناز دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 23:22

سلام
ببخشید من رمز ندارم

تیراژه شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 02:05 http://tirajehnote.blogfa.com/

قالب آبی اینجا چه خوشرنگه گرچه آرومه و ساکت

سلام بابک خان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد